نبرد خالخین گل (در ژاپن به عنوان نبرد نومونهان شناخته میشود) از ان دست از نبرد هایی است که کمتر به عوامل و جزئیات آن پرداخته شده است، این نبرد دو طرف داشت شوروی سابق و مغولستان در آن سوی میدان امپراطوری ژاپن و مانچوکوئو بود که هر کدام خواهان تحمیل مرزبندی ها به دیگری بودند.
یک گروه از سربازان مغول در حال گشت زنی در منطقه مرزی بودند که از رود خالخ عبور میکنند و با نیرو های منچوئیک رو به رو شده و پس از درگیری مجبور به فرار میشوند و چندی بعد با نیروی بیشتر به این منطقه آمده و نیرو های منچوئیک را عقب زده و در کرانه شرقی مستقر میشوند ژاپنی ها خود را به منطقه میرسانند تا بتوانند مغول ها را فراری داده تا به پشت رود برگردند، اما با مقاومت رو به رو شده و شکست میخورند این نزاع های اولیه باعث میشود تا دو طرف جنگ نیرو های خود را سریعا به طرف رود خالخ روانه کنند فرمانده ارتش مغولی شوروی گئورگی کنستانتینوویچ ژوکوف نیرو های خود را به منطقه رساند و از لحاظ لجستیکی نیز کاملا آماده بود و همین باعث شد تا درگیری ها کمتر شده و دو طرف فقط جایگاه خود را مستحکم تر میکردند.
در اواخر ماه ژوئن نیرو هوایی ژاپن حمله ای به پایگاه شوروی در داخل خاک مغولستان انجام داد این حمله با واکنش فرماندهان ژاپنی همراه شد و به کانتوگون دستور داده شد که دیگر حمله ای به مواضع شوروی انجام ندهند در منچوری و در اواخر ماه ژنرال میچیتارو کوماتسوبارا دستور تهاجم همهجانبه را صادر کرد. نیرو های ژاپنی و مانچوکوئی از شرق و غرب رود خالخ به سمت نیرو های مغول حمله ور شدند و در طی درگیری ها توانستند در غرب رود پیشروی هایی را داشته باشند در مقابل ژوکوف نیروی مکانیزه خود را به مصاف نیرو های کوماتسوبارا فرستاد و توانست ان ها را محاصره کند (با تلفات بیشتر) و نیرو های ژاپنی را به عقب بزند بعد از مدتی ژاپنی ها اماده حمله به پل کاواتاما شدند، حمله ای گسترده در پوشش توپخانه نبرد را توپخانه ژاپن با شدت آغاز کرد تا راه برای پیشروی نیرو ها اماده کند (فعال ترین بخش ارتش ژاپن در این نبرد توپخانه بود) نیرو های شوروی تلفات زیادی دادند اما مثل همیشه تمام نشدنی بودند و با کمیت خود باعث شدند که نیرو های ژاپنی مستحلک شده و با کمبود مهمات روبه رو شوند تا باز هم همه چیز به وفق مراد ژوکوف باشد.
بعد از مدتی ژاپنی ها اماده حمله به پل کاواتاما شدند، حمله ای گسترده در پوشش توپخانه نبرد را توپخانه ژاپن با شدت آغاز کرد تا راه برای پیشروی نیرو ها اماده کند (فعال ترین بخش ارتش ژاپن در این نبرد توپخانه بود) نیرو های شوروی تلفات زیادی دادند اما مثل همیشه تمام نشدنی بودند و و با کمیت خود باعث شدند که نیرو های ژاپنی مستحلک شده و با کمبود مهمات روبه رو شوند تا باز هم همه چیز به وفق مراد ژوکوف باشد اولین حمله ژوکوف با توجه به تحرکات داخل اروپا خواهان پایان جنگ بود، حمله ای را تدارک دید تا بتواند ژاپن را شکست دهد (پس از 3 عملیات کوچک که شکست خورد) ژوکوف از توان موتوریزه خود استفاده کرد و نیرو های خود را افزایش داد و جانی دوباره به ارتشش بخشید در مقابل اما ژاپن فقط چند لشکر پیاده داشت که بسیار فرسوده شده بودند و توان خود را از دست داده بودند نبرد با حمله بمب افکن ها به مواضع ژاپن شروع شد در همین حین فعالیت توپخانه شوروی شروع شد تا استحکامات دشمن را در هم بشکند نیرو پیدا از رود خالخ عبور میکند و با نیرو های منچوئیکو ژاپنی درگیر میشود اما ژوکوف با حیله نیروهای مکانیزه خود را به سمت روستای نومونهان هدایت میکند تا باز هم دشمن را در محاصره قرار دهد (طبق گفته ها در نومونهان هیچ نیروی پیاده ای وجود نداشت) پس از مدتی درگیری دیگر چیزی از نیروهای ژاپنی نمیماند و مجبور به قبول شکست میشوند.